با حمد خدای خلق عالم، " الله" کبیر، رب اعظم
شعرم شده عاشقانه ملزم، برمدح تو ای نبی خاتم (ص)
خاتم نه فقط به ملک هستی، آیینهی عزّ لامکانی!
ختم است به تو، جمال مطلق، ختم است به تو، کمال آدم
تو ذات شگفت کایناتی: " لولاک لما خلقت الافلاک"
تو، جوهر آنچه عقل خوانده ست، در منطق محکمات، محکم
رخسار تو آیه آیهی " نور"، تفسیر شریف " والنهار" است
هم مردمکان، بسان " والیل" ، تأویل نجابتی مکرم
اشراق شگرف گیسوانت، آیات بلند و ژرف "طاها"
محراب قشنگ ابروانت ، در مد نگاه عرشیان ، خم
مخلوق تبسم نگاهت ، نوروز پرند آفرینش
مستور تجسم پگاهت، گلهای بهشت همچو شبنم
این چامه به التفات یادت ، سرشار بلاغتی عجیب است
ترکیب تناسبش: مرتب، تذهیب تغزلش: منظم !
بس جای "ترنج، دست"ها را ، مردم بِبُرند عاشقانه
گر جلوهی آن جمال زیبا، در آینهها، شود مجسم !
***
مکتب شعر دینی
مکتب شعر امامیه
سید علی اصغرموسوی
- دوشنبه
- 6
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 15:47
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه