دنیا در آن ایام این دنیا نبود ست
حالا بشر بیمار ِ ابراز ِ وجودست
ماه ربیع الاول اکنون فرق دارد
رنگ ِ هلالش نیز غمگین و کبودست
با اینهمه آگاهی و علم و تمدن
جهل بشر بتخانه را غرق سجودست
گفتیم می دانیم ، اما باوری نیست
ایمان و باورهایمان در این حدودست
کفر بشر از قرن ها پیش است ممتد
آسودگان ِ کافرت را توبه زودست
آقا ببخش اکنون قلم هم درد دارد
دستی الفبای قلم ها را ربودست
کاخ مدائن ریخت اما باز برپاست
کاخ مدائن های بسیاری عمودست
آذرگشسب ِ شعله ور خاموش اما
آتش به آتشدان ِ شیطان غرق دودست
شیطان درون ذهن ِ ما ن بیتوته دارد
هر روز کارش وصله ی گفت و شنودست
باران رحمت را همه چشم انتظاریم
هرچند حق ِ ما همین عصر ِ ثمود ست
ایکاش در ماه ِ ربیعت باز گردد
موعود ِ منجی بیعتش آغاز گردد
اکرم بهرامچی
- دوشنبه
- 6
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 15:59
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه