• سه شنبه 15 آبان 03


شعر ولادت امام حسین(ع)(غوطه ور در گناه و عصيانم)

3249
1

غوطه ور در گناه و عصيانم
تو ولي كشتي نجات هستي
گرچه من تلخ و شورم اما تو
عسلي، شاخه ي نبات هستي
***
رفته قنداقه ات به عرش امشب
فطرس از مقدمت شده خوشحال
نخ قنداقه ات شفاي ملك
تو كجا و كجا تهِ گودال؟
***
من براي تولدت ارباب
دوست دارم كه پيرهن بخرم
تو هنوزم بي كفن هستي
بايد امروز يك كفن بخرم
***
گرچه ميلاد توست اما هست
در دلم حرفهاي خواهر تو
لحظه اي كه رسيد در گودال
پيكر انداخت روي پيكر تو
***
گفت من بميرم اي مظلوم
چه كسي منع ِ چاره ات كرده؟
بي كفن يوسفم در اين صحرا
چه كسي پاره پاره ات كرده؟
***
پيكرت زير نيزه در گودال
مورد حمله و تهاجم شد
در هياهوي دست و پا زدنت
ناگهان دست و پاي من گم شد
***
قتلگاهت برو بيايي شد
تا يكي رفت ديگري آمد
عاقبت ماند پيكري عريان
قاتلي رفت خواهري آمد
***
يك نفر پنجه بين گيسويت
يك نفر ميكشيد عبايت را
ديدم از دردِ خنجري كهنه
ميكشيدي به خاك پايت را
***
نَه زره ،نه عبا ، نه عمامه
نه لباس و نه پيرهن داري
چقدر نيزه رفته در تن تو
رَختِ نيزه مگر به تن داري؟
***
يا اخا، يا غريب، يا مظلوم
چه كسي نيزه در گلويت كرد؟
از عقب ميكشيد مويت را
بي حيايي كه پشت و رويت كرد
***
به من از زير نيزه در گودال
خاطرم هست دست تكان دادي
چه خداحافظي ِتلخي بود
چه غريبانه تشنه جان دادي
***
از ترك هاي اين لبت پيداست
چند روزي بدون آب هستي
سايبان هميشه بر سر من
تو چرا زير آفتاب هستي؟
***
نيزه ها را هرآنچه ميگويم
از تنت دست بر نميدارند
چكمه ها در درون گودال از
دهنت دست بر نميدارند
***
راه و رسم برادري اين بود؟
خواهرت را ز خود جدا كردي
بين ِاين چشم هاي هرزه چطور
دلت آمد مرا رها كردي
(هاني امير فرجي)

 

  • سه شنبه
  • 7
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 8:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران