خدا را شکر بی پایان دل ما را خدایی کرد
در اول لطف خود بر ما عجب حسن عطایی کرد
بدون این که ما باشیم یا این که از او خواهیم
دلی دیوانه داد و عقل ما را هم هوایی کرد
بلای بی حد و بی حصر را بخشید بر ارباب
و یک قطره از آن دریا نصیب ما بلایی کرد
بلا را شکر می گوییم وقت سجده بر تربت
که از راه بلا دیدن دل ما را خدایی کرد
بلا دیدیم تا یک ذره ما مانند او باشیم
چو صبر بر بلا کردیم ما را کربلایی کرد
چو می از جام او خوردیم فرمودند: نوش جان
چو نان از سفره اش بردیم فرمودند: نوش جان
تمام دوستان ما همه اهل ولای او
پدر، مادر، عیال و خانواده مبتلای او
تمام رحمتش را خرج ما کرده که ما هستیم
در اوج عزت و آقایی عالم گدای او
اگر ثابت قدم باشیم محشر جایمان خوب است
بود سرهای ما در نزد زهرا زیر پای او
اباالفضلی برای حضرت ارباب می میریم
پدر، مادر، عیال و خاندان ما فدای او
تمام حاجت ما سوم شعبان روا گردد
که معطوف دل بشکسته می گردد دعای او
دعای او فراهم می نماید هر سعادت را
نصیب هر دل مشتاق بنماید شهادت را
اگر همت کنیم آیینه دار کربلا باشیم
میان خلق باید سفره دار کربلا باشیم
شبیه گنبد و گلدسته اش باید نشان گردیم
خلایق در کنار ما، کنار کربلا باشیم
به هرجا می رویم آن جا علمدار غمش گردیم
شرف بر هر مکان بخشیم و یار کربلا باشیم
بگیرد هر چه ما داریم و بخشد هر چه را خواهد
که در این شکل انسانی دیار کربلا باشیم
مبادا از مرام او که آقایی است دور افتیم
که در فصل خزان حتی بهار کربلا باشیم
دو چشم ما فرات علقمه شد از عطای او
که هر چه اشک می باریم می ریزیم پای او
حسینی بودن ما بوده لطف حضرت زینب
به هر جا روضه ای برپاست باشد هیئت زینب
عزاداری او خالصترین روضه ها باشد
ز نم بر سینه و بر سر که باشد سنت زینب
اگر شد غیرت الله مجسم حضرت عباس
خدا داند که بوده ریزه خوار غیرت زینب
اگر چشم حسین بن علی بر این جهان افتد
بود از زحمت و رنج و تلاش و همت زینب
اگر چشم حسین بن علی در این جهان وا شد
فقط امید دارد تا ببیند صورت زینب
همین خواهر، برادر، آبروی دین و قرآنند
برای یکدگر جانند و معشوقند و جانانند
الا ای نوکران حضرت ارباب برخیزید
برای یک نگه بر صورت ارباب برخیزید
بگیر از حضرت زهرا هر آن چه دوست می داری
گدا باشید سوی رحمت ارباب برخیزید
الهی مهدی اش آید بگوید ای حسینیان
دگر آمد زمان دولت ارباب برخیزید
اگر در نیمه ی شعبان نشد کرب و بلا باشیم
سحرگه بهر درک خدمت ارباب برخیزید
به فکر بانی و دلواپس این روضه ها باشید
به پای پرچم هر هیئت ارباب برخیزید
اگر امنیت و آرامشی داریم از اینجاست
که هیئت باعث دفع بلا از شیعه ی مولاست
حسینٌ مِنّی پیغمبر اینجا خوب معنا شد
که ماه حضرت خاتم از او پاک و مصفا شد
" الم نشرح لک صدرک" از این مولود شد تفسیر
که شرح صدر پیغمبر این نوزاد زیبا شد
خدا "لا تقنطوا" گفته به جمع ما گنه کاران
که باب توبه ی ما در میان روضه ها وا شد
هر آن که دور شد از هیئت او خوار و بی دین شد
هر آن که ماند پای روضه ها والله آقا شد
صفا و بندگی، رحمت، مروت، عاشقی اینجاست
که هیئت مورد لطف و عطای خاص زهرا شد
شب میلاد او چون روز عاشورا عزاداریم
به سر شور و هوای قتلگاه کربلا داریم
نبی بوسید حلقومش که دارد بوسه این حنجر
ولی زینب زند بوسه به این حنجر پس از خنجر
نبی بوسید لب هایش که زیبا و عسل ریز است
ولی زینب ببیند خون این را روی خیزر
نبی می گفت از کرب و بلا با حیدر و زهرا
ولی زینب خودش در کربلا گردد چه بی یاور
نبی فرمود از لب تشنگی حضرت ارباب
ولی زینب علی اصغر ببیند تشنه و مضطر
نبی بر دوش خود بنشاند این نور دو عینش را
ولی زینب به زیر دست و پا بیند تن بی سر
یکایک تیر ها را از بدن بیرون کشید اما
نشد کس همنوای او به غیر مادرش زهرا
شاعر:جواد حیدری
- سه شنبه
- 7
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 8:52
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه