اهـل زهـدی و اهـل عرفانی
سیـد السـاجدیـن سبحانی
تو امـامـی ز بعد بـابـایـت
روح کـل نمـاز و قـرآنی
مـادرت را تـو آبـرو دادی
پسـر دخـت شـاه ایـرانی
تو عـزیـز حسیـنِ زهرایـی
بیـن گهـواره مـاه تابـانی
مادرت گونه هات و می بوسـد
مثـل بابا تـو نیـز خنـدانی
غنچه ات تـا به روی من وا شد
مهر تو در دلـم شکوفـا شد
دل به لطف تو با صفـا باشـد
بی ولای تـو بی بهـا باشـد
بَه که هم نـام مرتضـی هستی
یا علی جـان من فدا باشـد
گر شـدی جز اهل بکایـیـن
سببـش یـاد کربـلا باشـد
کاش امشب بقیـع گنبد داشت
کفتـران تـو را هـوا باشـد
قلب زوار تـو شده خون ،کاش
زائرت را حـرم سـرا باشـد
یک بقیع و چهـار قبـر غریب
یک امام زمان و صبـر عجیب
شاعر: سيد محسن حبيب اله پور
- پنج شنبه
- 9
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 15:11
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه