روزه دار نورم و از اين جهان سيرم همنواي ذکر حق شد بند زنجيرم
تازيانه بهر افطار شده رزق اين تن زار
وامصيبت وامصيبت
****
سِندي شاحک کند بي احتراميها مي زند سيلي به پيش ديده ي زهرا
يک شب او به جانم افتاد زد و تا از نفس افتاد
وا مصيبت وامصيبت
****
طي شده عمرم به پشت اين در بسته چون پرنده مانده ام با بال بشکسته
بي قرارم غصه دارم سر ز سجده بر ندارم
وا مصيبت وامصيبت
********
شاعر: رضا تاجيک
منبع: بي پلاك
- جمعه
- 10
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 11:31
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
محمد
با سپاس از شعر زیباتون . موفق باشید سه شنبه 14 خرداد 1392ساعت : 06:25