با خواندنِ هر آیه از کوثر
چون چشمه، می جوشی و می خندی
غارِ حرای توست این خانه
زهراست آن وحیِ خداوندی
معصوم اگرچه نیستی بانو
در عصمتی هر صبح و شامی را
تو مادر زهرا شدی... یعنی
مادربزرگی هر امامی را
حق داشتی عاشق شوی آن روز
پیغمبرت سَر بود از یوسف
حتّی به عشقش خلق شد افلاک.
او دلربا تر بود از یوسف
از دوشِ خود برداشتی آرام
هر هفت خوانِ سکّه هایت را
حالا خودت سیمرغِ سیمرغی
چشمی بگردان زیرِ پایت را
چشمِ زمین و آسمان روشن
چون در سخاوت می کنی اعجاز
تو آیه ی هشت ضحی هستی
ای ثروت اسلام در آغاز
شاعر: عارفه دهقانی
- یکشنبه
- 12
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 7:47
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه