ساقی ام من که مشکم بیش از جونم عزیزه/لبام آب ستیزه/سینم غصه خیزه/تا حرف مردو قولشه/از این مشک پاره/جای آب هماره/آبروم می ریزه/الهی هیچ پهلوونی /دستش نشه کوتاه/میون هلهله و کف /نکشه از دل آه/ای آب وحشیای این /صحرا ازت خوردن/حالا به من رسید شدی/ رفیق نیمه راه/ندیدی بردنت رو/ من آرزو دارم/نگفتی پیش زینب/ من آبرو دارم/خجلت از او دارم/خجلت از اودارم... واویلا واویلا.
منی كه آسمون بودم/ برخاكم كشیدند/برجسمم دویدند/ گریستم خندیدند/قامتم سرو و دستانم/ شاخ حاصلم مشك/ولی حیف حاصلم/رو با شاخه چیدند/آقا منو خیمه نبر/حاجت من همینه/جلوی خیمه ایستاده/با صد امید سكینه/برو نذار بیشتر از این/به اشك تو بخندند/تا دیر نشد بگو رباب/ بچه شو سیر ببینه/نشد هرچه كردم از/ مركب نیفتم من/دیدن رشیدم آقا / لذت داره دیدن/فقط نگاه كردند. واویلا واویلا.
پیش پات گر برنخیزم/ این جای عجب نیست/ در من تاب و تب نیست/ عباس بی ادب نیست/بدتر از زخمای تنم منو کشته آقا/که دیگه زانوهام/رکاب زینب نیست/می خوام بلند شم پیش پات/ امون زبی دستی/بلندبلندگریه نکن/قلبمو بشکستی/تو قوت قلبی برا /اهل حرم آقا/نذار رقیه ببینه/دست به کمر هستی/نداشت سابقه هیچ وقت/که من باشم زنده/کسی به اشک چشمات /هو کنه و خنده/شدم شرمنده/شدم شرمنده. واویلا واویلا.
چیزی که از خوردن آب ساقیتو معاف کرد/ حالم اعتراف کرد/ عین و شین و قاف کرد/هرتیغی خصم ذولفقاربود /دور من طواف کرد /خودش رو به زحمت/بر تنم غلاف کرد/ببین جسم علمدارت/ نداره شیرازه/ این باقیمانده ی چهار/ هزار تیر اندازه/علم ازین به بعد آقا/دستتو می بوسه/ گرچه پر از تیره هنوز /جای یه دست بازه/گرفتی در آغوشم/پریشونم آقا/منم می خوام دستامو حلقه کنم آقا/نمی تونم آقا/نمی تونم آقا...واویلا واویلا..
- چهارشنبه
- 15
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 9:28
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
ارسال دیدگاه