هر لحظه در مصیبت تو گریه میکنم
بارانم و به غربت تو گریه میکنم
گاهی مرید گریة یعقوب میشوم
از شدت مصیبت تو گریه میکنم
یک شب بدون گریه نخوابیده چشم من
در حسرت زیارت تو گریه میکنم
شب ها ز سوز مقتل تو آه میکشم
تا صبح سر به تربت تو گریه میکنم
ای تکه تکة لب خشکیده ات، دلم
بر قصه شهادت تو گریه میکنم
حتی عدو به لطف عمیمت امید داشت
از این همه محبت تو گریه میکنم
فردا که چشم امت جدت به سمت توست
... بر جلوة قیامت تو گریه میکنم
خواندی به روی منبر نی... کهف و الرَّقیم!
یک عمر بر تلاوت تو گریه میکنم
شاعر:مهدی ععبدالکریمی
- چهارشنبه
- 15
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 13:39
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه