عالم به غم نشسته و در آرزوی توست
دنیا در آستانۀ دیدار روی توست
کم کم ظهور دور تو نزدیک می شود
این فصل غم، بهار رسیدن به کوی توست
آقا به قبر مخفی زهرا قسم بیا
دل های خسته همدم بغض گلوی توست
دستان زینب است به سوی خدا بلند
ای چشم شیعه چشم رقیه به سوی توست
ای جان فدای حال دعا و تضرعت
بازا که شیعه در به در کو به کوی توست
این دردها که بی تو سر شیعه آمده
تنها نه از وقاحت و بغض عدوی توست
شاید که از گناه، بلا می رسد به ما
شاید همیشه نامۀ ما روبروی توست
من بارها از آبرویت خرج کرده ام
شیعه کسی ست که سبب آبروی توست
من با دل تو فاصله را کم نکرده ام
محروم تا به کی دلم از گفتگوی توست
آماده می کنم دل خود را برای تو
خوش آن دلی که بسته به یک تار موی توست
مشتاق دیدن پسر فاطمه کسی ست
کز هر غمی رسیده پی جستجوی تو
ای دل بیا که لشگر خون خدا شوی
آمادۀ مدینه و کرببلا شوی
شاعر:محمود ژولیده
- شنبه
- 18
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 14:28
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه