بی مهر مردم، نامه ها را مهر می کردند
صد خورجین نامه برای عشق آوردند
قومی که گرد سنگهای کعبه می گشتند
تنهایی آیینه را باور نمی کردند
از سجده های بی نمازی پینه رو بودند
بغض علی را بعد از آن تسبیح می کردند
حج نیمه کاره، حاجیان تا کربلا رفتند
قربانیان کی از منای دوست برگردند
بال و پر جبریل را در خیمه سوزاندند
قرآن روی نیزه را آیین نیاوردند
سعی تو را در سجده گودال می دیدند
حتی نکردند از هجوم خیمه برگردند
وقتی به روی نی هلال ماه رؤیت شد
نذری برای کودکان خسته آوردند
هفتاد و اندی سر، شبی در شام چرخیدند
خورشیدهای کهکشان عشق شبگردند
این دردها را با کدامین واژه باید گفت
بی درد مردم، ای خدا! از بس که نامردند ...
********
شاعر : محمود قاسمی
- شنبه
- 18
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 20:54
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
محمود قاسمی
ارسال دیدگاه