پر از شراب شهودم قصیده می خواهم
غزل غزل دلِ در خون تپیده می خواهم
من از قبیله ی کوران زده سوا شده ام
برای دیدن خورشید، دیده می خواهم
به نهصد و نود و نه جهاد محتاجم
هزار سر به ره یار چیده می خواهم
هزار و یک شب اگر عمر باشدم تا وصل
هزار پیرهن از غم دریده می خواهم
به حرف ماست اگر، عکس هر چه عاشق را
کنار عکس شهیدان کشیده می خواهم
چو سر ز پیکر ارباب آسمان بردند
سر تمام خلائق بریده می خواهم
چو گشت طعمه ی گرگان بی حیا بدنش
مدار نُه فلک از هم دریده می خواهم
بخوان به رسم وفا اسم نوکرانت را
دلی به اوج نگاهت پریده می خواهم
شاعر : حامد اهور
- یکشنبه
- 19
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 6:36
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حامد اهور
ارسال دیدگاه