دست از دلم بکش که پُر از روضه های توست
داغی که آتشم زده از نینوای توست
داغی که کرده خم کمر آفتاب را
داغی که ظهر حادثه تنها برای توست
دیگر نمانده رشته ی امید در کفم
جز این دو قطره اشک، که وقف عزای توست
شکر خدا که پای من از روضه قطع نیست
می دانم این که از سر لطف و عطای توست
می دانم این که پیش تو از ذره کمترم
تازه، همین که این شده ام از دعای توست
شاعر : حسین آذری
- یکشنبه
- 19
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 13:8
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حسین آذری
ارسال دیدگاه