ای ز داغ تو روان خون دل از دیده ی حور
بی تو عالم همه ماتم کده تا نفخه ی صور
ز تماشای تجلاّی تو مدهوش کلیم
ای سَرت سِرِّ انا اللّه و سنان نخله ی طور
دیده ها گو همه دریا شو و دریا همه خون
که پس ازقتل تو منسوخ شد آیین سرور
شمع انجُم همه گو اشک عزا باش و بریز
بهر ماتم زده کاشانه چه ظلمات و چه نور
دیرِ ترسا و سَرِ سبط رسول مدنی
آه اگر طعنه به قرآن زند انجیل و زبور
تا جهان باشد و بوده است که داده است نشان
میزبان خفته به کاخ اندر و مهمان به تنور
سر بی تن که شنیده است به لب آیه ی کهف
یا که دیده است به مشکات تنور آیه ی نور
قدسیان سر به گریبان به حجاب ملکوت
حوریان دست به گیسوی پریشان ز قصور
غرق دریای تحیُّر ز لب خشک تو نوح
دست حسرت به دل از صبر تو ایوب صبور
مرتضی با دل افروخته لاحول کُنان
مصطفی با جگر سوخته حیران و حصور
کوفیان دست به تاراج حرم کرده دراز
آهوان حرم از واهمه در شیون و شور
انبیا محو تماشا و ملایک مبهوت
شمر سرشار تمنا و تو سر گرم حضور
شاعر : حجة الاسلام نیر تبریزی
- سه شنبه
- 21
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 15:16
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حجة الاسلام نیر تبریزی
ارسال دیدگاه