یا للعجب که تشنه آب فرات بود
آن کس که خاک درگهش آب حیات بود
شد تشنه لب شهید میان دو نهر آب
با آنکه مهر مادرش آب فرات بود
قسمت به کائنات کنی کربلای او
افزون بلای او ز همه کائنات بود
آن شه چو رُخ به عرصه جان باختن نمود
روح الامین پیاده در آن عرصه مات بود
با التفات او به سوی بارگاه قُرب
بر جان و مال کی دگرش التفات بود؟
نام حسین چون قلم صنع زد رقم
دندانه اش کلید مراد و نجات بود
شاعر : طرب شیرازی
- سه شنبه
- 21
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 16:23
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
طرب شیرازی
ارسال دیدگاه