امشب شب شادیّ شادی آفرین است
امشب جهان را جلوۀ حقّ الیقین است
امشب بهشت آسمانی ها زمین است
امشب شب میلاد زین العابدین است
مولود پاکی که همه هست حسین است
قرآن دیگر بر سر دست حسین است
*
امشب عروس فاطمه قرص قمر زاد
طوبای ثارالله بشکفت و ثمر داد
در شهر شعبان شهربانو یک پسر زاد
نه یک پسر بر عالم خلقت پدر زاد
این کیست مولانا امام السّاجدین است
زیب عبادت بلکه زین العابدین است
*
ذکر خدا را عشقبازی با لب او
روح دعا را نوش از شهد لب او
ایثار و صبر و علم و عرفان مکتب او
مرغ سحر دلداده ای تاب و تب او
ای شهربانو شهر بانوی وجودی
تو مادر حمد و رکوعیّ و سجودی
*
لب در ثنای او حلاوت آفریده
رخ ناز خاک مقدم او را کشیده
هان بشنوید ای اهل دل در این قصیده
امشب به بیت وحی خورشیدی دمیده
کافتاده مه در استان خانه ی او
یک اسمان انجم شده پروانه ی او
*
این جان شیرین جان شیرین حسین است
این یوسف طاها و یاسین حسین است
این سرو بستان ریاحین حسین است
این حامل فریاد خونین حسین است
صورت نهاده صبر در صّف نعالش
ایّوب و یعقوبند مشتاق وصالش
کوه و در و دشتند مشتاق نیازش
موسیقی روح ملایک سوز و سازش
هر شب خداوند است مشتاق نمازش
دل برده از داود آوای حجازش
چون در نماز از خوف حق افتد به زاری
نهری ز اشکش می شود در سجده جاری
*
تفسیر کلّ وحی در صورت دعایش
دل برده از قرآن صدای دلربایش
یک نینوا صدق و صفا در هر نوایش
روئیده نخلستان به آهنگ صدایش
ذکر مناجاتش به اوراق صحیفه
اعجاز کرده همچو آیات شریفه
*
حسن و خط و خال آیه ی اللهُ واحد
وجه خدا را گشته چون آیینه شاهد
یعقوب را ایّوب را در صبر قائد
ذکر مناجاتش بود قرآن صاعد
با کام عطشان کام قرآن راست ساقی
نسل حسین ابن علی از اوست باقی
*
یوسف خریدار جمال و جان، کلافش
بیت الحرام دل مقام اعتکافش
در دیده ی ظاهر حرم آمد مطافش
در چشم باطن کعبه سرگرم طوافش
با دیدنش آید ندا از چاه زمزم
اهلاً و سهلاً مرحبا ای ماه زمزم
ای زلف حورالعین به زنجیر تو بسته
پیش از ولادت مهر تو بر دل نشسته
جنّ و ملک زوّار کویت دسته دسته
ایّوب بر سنگ صبورت سرشکسته
تو کیستی، مشعر، منی، مروه، صفایی
حیدر، حسن، زهرا، حسینی مصطفایی
*
ای جلوه ات از جلوه ی معبود مشتق
ای عبد حق در بندگی ای حقّ مطلق
عالم اگر گردد فرزدق در فرزدق
مدح تو نتواند کسی جز حضرت حق
بگذار گویم کیستی ای بی قرینه
هم مکّه ای، هم کربلایی، هم مدینه
*
توکلّ قرآن، کلّ ایمان، کلّ دین
ممدوح حقّ با انت زین العابدینی
عین الله و عین الحیات عین الیقینی
مشهورتر در آسمان ها از زمینی
ای آسمانی نور ذات حیّ بیچون
جای تو در عرش است در فرش آمدی چون
*
گردون چو تو قرص قمر دارد ندارد
دریا بدین پاکی گهر دارد ندارد
سینا بدین قامت شجر دارد ندارد
طوبی بدین خوبی ثمر دارد ندارد
تو خوب تر از خوب ترهای جهانی
تو از زمین مشهورتر در آسمانی
خاصان عالم در هوای فیض عامت
روح القدس همچون کبوتر گردبامت
باریده باران با مناجات غلامت
زنجیرها هم صحبت بازار شامت
مرغ سحر تا صبح نجوا کرده با تو
ویرانه قدر کعبه پیدا کرده با تو
*
تو شام را در چشم دشمن شام کردی
در موج دشمن یاری اسلام کردی
تو فتح ثارالله را اعلام کردی
تو انقلاب کربلا در شام کردی
دین در اسیری از تو حرّیت گرفته
اشعار «میثم» از دمت زینت گرفته
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
- چهارشنبه
- 22
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 6:40
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه