امشب رواق دیده را آذین ببندید
همراه اشک شوق خود چون گل بخندید
امشب فروغ آسمان ها را ببینید
نور چراغ کهکشان ها را ببینید
امشب سپهر زهد و تقوا ماهتابی ست
چون روز در شب آسمان ها آفتابی ست
امشب که اشک چشم من آئینه بسته
با ذوق، اشک شوق در چشمم نشسته
با اشک، شوق خویش را ابراز کردم
بر آسمان چشم دلم را باز کردم
دیدم تمام عرشیان را در سماوات
دارند بر درگاه لطف حق مناجات
جبریل می گوید که نور نور آمد
شیدائی آمد عشق آمد شور آمد
امشب مریدان شام میلاد مراد است
امشب دل آل رسول الله شاد است
ای دل حسین بن علی فرزند دارد
زین غنچه ی زیبا به لب لبخند دارد
ای اهل عالم زینت عباد آمد
من فاش گویم سید سجاد آمد
سجاده از او رنگ و بویی تازه دارد
اخلاص و تقوا آبرویی تازه دارد
وقت ولادت هم پر از شور نماز است
رخساره ی نورانیش نور نماز است
پیچیده در هفت آسمان راز و نیازش
پُل بسته تا عرش برین روح نمازش
عشق و محبت با دل او همنشین است
او مظهر تقوا و زین العابدین است
در هر دلی بذر ولایش ریشه دارد
آن دل برای حشر خود اندیشه دارد
مهرش کلید باغ فردوس خدا شد
هر کس ز مهرش شد جدا از حق جدا شد
آن کس که گردد ذره ی این مهر پر نور
روز جزا هم با همان نور است محشور
هر کس دلش پر می زند در صحن سینه
پروانه ی پرواز دارد تا مدینه
بر ما «وفائی» می رسد بوی مدینه
ای کاش ما را خواند او سوی مدینه
شاعر : استاد سید هاشم وفایی
- پنج شنبه
- 23
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 5:19
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه