• دوشنبه 3 دی 03


شعر حضرت علی اکبر(ع) -( به اسبش هي زد و زلفش ميان بادها گُل كرد )

1438
1

به اسبش هي زد و زلفش ميان بادها گُل كرد

تمام دشت را سرشار از عطر قرنفُل كرد

نگاهش آهوان خسته را مدهوش خود كرده است

لبانش سنگ هاي تشنه را غرق تغزُل كرد

و بسم الله رويش – صبحگاهان بني هاشم

بيابان هاي دنيا را پر از تحرير بلبل كرد

...پدر از دور مي بيند كه در گرد و غبار دشت

پسر کم رنگ و مبهم می شود اما تحمل كرد

زره گُر مي زند بر ارغوانش حلقه در حلقه

به سوي خيمه ها برگشت و بندش را كمي شُل كرد

پدر از دور مي بيند كه سر بر مي زند خورشيد

تمام اشتياقش را براي ديدنش پل كرد

به قدر يك خدا حافظ، سلامي كرد و جاري شد

و با پيغمبر خورشيد و باران ها توسل كرد

حسين آرام مي گريد بهار خون چكاني را

كه مثل غنچه ها آهسته در دامان او گل كرد


شاعر : بهروز سپید نامه

  • شنبه
  • 25
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 6:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران