چه خبره باز پيمبر اومد شبي كه علي اكبر اومد
همه مي بينن كه حيدر اومد كه حيدر اومد علي علي
مو نمي زنه با رسول الله اومده به دنيا رسول الله
مردم مدينه نمي دونن علي رو ديدن يا رسول الله
شكوفه خندونه حسينه روشني چشمون حسينه
پسري كه اسمش علي باشه همه مي دونن جون حسينه
جوون رعناي ارباب آئينه باباي ارباب
عصاي دستای ارباب توون دو تا پاي ارباب
حالا شده ليلاي ارباب
چه خبره باز پيمبر اومد شبي كه علي اكبر اومد
همه مي بينن كه حيدر اومد كه حيدر اومد علي علي
يوسف عزيز آل زهراست پسر قشنگ ام ليلاست
اومده بشه شريك عباس شريك عباس علي علي
عمو حسنُ وقتي مي بينه به روي لباش خنده مي شينه
كسي كه شبا موقع خوابش لالائي مي گه ام بنينه
فرشته محو نگاشه آروم دل عمه هاشه
وان يكاد اباالفضل به هواي قد و بالاشه
چقده شبيه باباشه
چه خبره باز...
يه گوشه چشمي ام به ماکن مارو دخيل پائين پا كن
واسه جوونا بيا دعا كن بيا دعا كن علي علي
همه مي دونن همتا نداري برا كسي كم نمي زاري
كرم تو عين عموهاته يعني برات كربلا داري
موذن كربلائي ثمره خون خدائي
امير نسل جوونا برای همه مقتدائي
تو جيگر ارباب مائي
چه خبره باز.
شاعر : حاج محمدرضا طاهری
- یکشنبه
- 26
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 7:31
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حاج محمدرضا طاهری
ارسال دیدگاه