• جمعه 2 آذر 03


شعر ولادت حضرت علی اکبر(ع) -( شبی به عرش گره زد خدا زمینش را )

1444
1

   
شبی به عرش گره زد خدا زمینش را
سپرد دست زمین اسوه ی یقینش را
سرود شعر سپیدی برای آمدنت
به دست عشق رها کرد سرزمینش را
گذاشت آینه ای روبروی پیغمبر کشید
از دل وجان قد و قامتی محشر
به جای خون به رگت آیه آیه قرآن ریخت
چکاند روی لبت صوت دلنشینش را
قلم به دست تمام فرشته هایش داد
که تکه های تنت را جدا جدا بکشند
به جای قلب برایت دل انار کشید                                          
گذاشت گوشه ی آن عشق آتشینش را
زمان گذشت و به پایان تلخ راه رسید
اذان ظهر به حی علی الفلاح رسید
که ناگهان به زمین ریخت سوره ای زخمی                                            
ایاک نعبد و ایاک نستعینش را
بلند شو که زمین تشنه ی عبور تو است
اذان بگو که زمان غرق در حضور تو است
اذان بگو که غزل لابلای خون هایت                                          
کشیده است نفس های واپسینش را
خدا کند کسی از آن طرف گذر نکند
خدا کند پدرت را کسی خبر نکند خدا کند
شاعر:حسنا محمدزاده

  • یکشنبه
  • 26
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران