ايجاز شاعرانه ی چشم تو تا کنون
ما را کشانده است به اعجازی از جنون
هر روز در هوای تو پرواز مي کنيم
هر روز می شويم چو خورشيد ، سرنگون
تا آستين به قصد تو بالا زديم شد
شمشيرهای تشنه به خون از کمر برون
بايد اميد هر چه فرج را به گور برد
بيهوده می بری دل ما را ستون ستون...
اين شعر هم رديف غزل های چشم توست
زخمی نزن که قافيه افتد به خاک و خون
مرتضی آخرتی
- دوشنبه
- 27
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 13:4
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه