نه مگر اينکه تو بر خيل يتيمان پدري؟
تو که از خوبترينان جهان خوب تري
عصرهر جمعه در اندوه تو طي خواهد شد
تو که در عهد و وفا از همه ي خلق سري
بي قراري و غم و غربت و سرگرداني
واي بر حال دل منتظرو بي خبري
پابه پاي همه ي ثانيه ها مي گردم
نيست اما اثري از تو که صاحب اثري
وقت آن نيست بيايي و بماني تا ما
نگذاريم سر از قصه به پاي دگري؟
چه کنم با دل تنگ و عطش آمدنت؟
باز هم جمعه گذشت از تو نيامدخبري
شاعر : بنیامین سربندی
- سه شنبه
- ۲۸
- خرداد
- ۱۳۹۲
- ساعت
- ۵:۲۹
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
بنیامین سربندی
ارسال دیدگاه