يك روز مي رسم به تماشاي مرقدت...
قال الامام الصادق عليه السلام :
و هي الصديقه الكبري و علي معرفتها دارت القرون الاولي
هم پلكهاي بي رمق و نيمه بسته ات
هم چشمهاي نيلي و در خون نشسته ات
كم كم بساط قتل مرا جور مي كنند
با زخمهاي پهلوي درهم شكسته ات
فهميده ام چه آمده در كوچه بر سرت
از تار و پود معجر از هم گسسته ات
دستاس هم كنار غمت آب مي شود
با روضه هاي دم به دم دست خسته ات
مرثيّه خوان غربت ديرينة من است
اين چشمهاي نيلي و در خون نشسته ات
يك روز مي رسم به تماشاي مرقدت
با زائران سينه زن دسته دسته ات
یوسف رحیمی
- دوشنبه
- 29
- فروردین
- 1390
- ساعت
- 17:45
- نوشته شده توسط
- مهدی نعمت نژاد
ارسال دیدگاه