جمعه دیگر رسیده این همه هجران که دیده
ای که با من آشنایی کی می آیی کی می آیی
ای تمام آرزویم روز و شب در جستجویم
تا به کی از من جدایی کی می آیی کی می آیی
می کشی از عشق خود آخر به رسوایی
تو مارا ای تماشایی ببین کردی تماشا یی
تو ما را ای همه دنیا و دینم ای نگار نازنینم
دلبر من هستی و من هم زتو دل بر ندارم
ای گل بی خار من پیش تو من کمتر ز خارم
ای به دوش افکنده گیسو می کشی من را به هر سو
گه به کوه و گه به صحرا یابن الزهرا – یابن الزهرا
دل به عشقت داده ام من از نفس افتاده ام من
کن نگاهم ای مسیحا یابن الزهرا – یابن الزهرا
بی نیازم از حجر چون عاشق خال تو هستم
عمر من تا آخر عمرم به دنبال تو هستم
روی تو ماه تمامم نام تو ذکر مدامم
تو سرا پا نازی و من هم سرا پا رنج و دردم
سیدی یابن الحسن کی می شود دورت بگردم
می چکد اشگم بدا من تا که هستم می زنم من
سنگ عشقت را به سینه کی می آیی کی می آیی
ای امام دل شکسته دیده بر راهت نشسته
کوچه تنگ مدینه کی می آیی کی می آیی
مادرت بین در و دیوار خانه زد صدایت
دختری دردانه زیر تازیانه زد صدایت
نرگس خوشبوی نرجس یک نگاهی کن به مجلس
ای خداوند کرم بی توشه می گوید کجایی
در کدامین گوشه ای شش گوشه می گوید کجایی
شاعر : سید محسن حسینی
- پنج شنبه
- 30
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 8:43
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید محسن حسینی
ارسال دیدگاه