امشب ازمیمنت مقدم جان پرورگل
بادهء جذبه به جوش آمده درساغرگل
تاهمه فصل شود فصل طرب خیز بهار
گل خورشید برآورده سر از خاور گل
ساغر سرخ دل اهل نظر بار دگر
موج زد بانفس صبح و شمیم تر گل
سر زد ازآینهء دامن نرگس دم صبح
آخرین حجت عشق وشرف منبرگل
پلک آغشته به خون فلق آهسته شکفت
تا چو خورشید قدم زد به جهان رهبرگل
تا که هر ذره هستی شود از شوق به رقص
آمده جوهرهء جوهرهء جوهر گل
شادی عسکری و نرگس عصمت امشب
تابه عیوق رود غلغلهء عسک گل
ای شده ساکن ظلمت کدهء شک بنگر
آیهء روشن عشق"احد" از منظر گل
- پنج شنبه
- 30
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 13:18
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه