آقا بیا! در دست ها باز آسمان روئیده است
گلواژه سبز دعا تا کهکشان روئیده است
عطر خیال آبیت در ذهن ها جاری شده
تصویر شوق دیدنت در چشم مان روئیده است
با تابش پنهانیت در وسعت آئینه ها
آن سوی باور تا خدا رنگین کمان روئیده است
پژواک نام گرم تو پاییز را تبخیر کرد
بر روی لب ها نام سبزت جاودان روئیده است
در ذهن انگشتان من بوی حضورت می وزد
احساس درکت خوب من! تا بیکران روئیده است
از چهره آئینه ها پاییز پیری می چکد
اما ز میلاد جهان عشقت جوان روئیده است
یکباره خیست می شوم ای آبشار عاطفه !
حتی غزل با نام تو سبز و روان روئیده است
شاعر : خدیجه پنجی
- پنج شنبه
- 30
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 15:15
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
خدیجه پنجی
ارسال دیدگاه