شبای بی کسی سر شد
شــاه و گــدا برابر شد
دیگــه زمـیـن منور شد شب وروزش
امشب گلای رازقی وا شد گره ی عاشقی وا شد دعاهای حیدر ثمر داد
وا شـــد درای عالم بالا بـه روی مردم دنیا تا خدا به نرگس پسر داد
خدا بازم بـا زمـیـنـیا مهربون شده
حالا وقت زندگی توی آسمون شده
دیگه فصل عاشقی پیرو جوون شده
یابن فاطمه آقا
چشای عـاشقم خیسه
کشیدن آسمون ریسه
که شب مرگ ابلیسه شب نوره
از نو خونه ی عشق و میسازم اومده فصل پروازم داره نفسم تازه میشه
حـالا کــه در رحمـتـی بـازه لباس بندگی تازه به تن من اندازه میشه
دل عیسی عــمــریه پیِ یک نگاهشه
ســـر مــوسی زیر سایه ی سرپناهشه
ولی زهرا خیلی وقته که چشم به راهشه
یابن فاطمه آقا
شبی که مهدی زهرا
پامی زاره توی دنیا
نمی خوام از خدا الا رخ ماهش
با اون همه جا می شه گلبارون همه ی بلبلا مجنون خدا میشه اونو ببینیم
اون روز یکی روی لبش خنده یکی یه دنیا شرمنده روبروی چشماش می شینیم
آقایی که عمریه همه زیر دینشیم
تا بیاد مابی قرارو در شورو شینشیم
پی وقت انتقام خون حسینشیم
یابن فاطمه آقا
شاعر : مهدی توزنده جانی
سبک: محسن طالبی پور
- جمعه
- 31
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 9:2
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
مهدی توزنده جانی
ارسال دیدگاه