• دوشنبه 3 دی 03


شعر وفات حضرت خدیجه(س) -( وقتی که خاطرات شیرین تو را ورق می‏زنم )

2672
-2

وقتی که خاطرات شیرین تو را ورق می‏زنم،
تو را سرشار از عشق به رسول خدا۰ص) می‏بینیم.
از آن ثانیه که میهمان لحظه‏ های عشق عمیق تو
به محمّد صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم شدم،
خودم را برای همیشه به پنجره محبت تو گره زدم
خوش آن ساعتی که در من طلوع کردی
و مرا شیفته شخصیت گلبرگ‏های روح خویش ساختی
و من اسیر و مبهوت آبی بلند تو شدم
این امانت و درستی محمّد امین صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم بود
که زبانزد خاص و عام شد و تو را نیز دامن‏گیر کرد
تا از این مهر لا یزال، تمام نجابت خویش را به پایش بریزی
و همدم پاکی و شرافت آن مرد آسمانی شوی.
غنچه محبوب الهی، حق پاکدامنی تو بود،
ای بانوی آفتاب!
سینه تاریخ، امین شبنم‏های توست
که به پای ترویج دین محمّد، از همه آنها گذشتی
و پیش‏کش آیین اسلام نمودی،
که شاید اگر ثروت فراوان تو
و مهر و مرهم‏ های بی ‏بدیل تو نبود،
رسول خدا صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم
در تبلیغ رسالتش رفیق توفیق نمی‏شد.
قارون‏های عرب، خواستار تو بودند،
امّا تو خواستار امانت و حیای
محمّد صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم شدی؛
چه سرزنش‏ها که گل نازکِ خیال تو
از این پیوند مقدس، شنید که می‏گفتند:
چرا ثروتمندترین زن جهان عرب باشی
و با یتیم عبداللّه‏، عقد یگانگی ببندی؟
امّا تو، نه تنها چروک غم، پای جرأتت را نبست،
که در اوّلین حماسه، تمامِ غلامان خویش را به او بخشیدی
و تمام ثروت خود را در راه او جاودانه کردی.
چه مصیبت جانکاه و جراحت داغی است، زخم وفات تو.
برای روح نازک محمّد صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم
حق بود اگر هیچ یک از همسران پیامبر
صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم به جلالت شأن تو نرسند
و مهر و محبت رسول خدا صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم
نسبت به هیچ کدامشان به اندازه تو، بی‏اندازه نباشد

 

  • شنبه
  • 8
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 6:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران