امشب کتاب عمر علی بسته می شود
مرد خدا ز دام بلا رسته می شود
دستی که بر نوازش ایتام باز بود
افسوس در میان کفن بسته می شود
احساس راحتی کند از تیغ جانگذار
از خلق روزگار ز بس بسته می شود
انکار عدل او نکند تا که هیچ کس
مهر عدالتش سر بشکسته می شود
او را نکشت تیغ جفا درد و داغ کشت
عمرش به سر ز عقده ی پیوسته می شود
آن آرزوی مرگ که بعد از بتول داشت
امشب اجابت از سر بشکسته می شود
شاعر : استاد سید رضا موید
- پنج شنبه
 - 13
 - تیر
 - 1392
 - ساعت
 - 5:26
 - نوشته شده توسط
 - یحیی
 
- شاعر:
 - 
                            
استاد سید رضا موید
 

                
                
                
                
                                
                                
                                
                                
                                
                                
    
    
    
    
                
                
ارسال دیدگاه