چی شده مهمون خونه م ؟! چرا امشب پریشونی
چی شده چرا بابا جون ؟! تو خیره به آسمونی
تو خیره به آسمونی آسمون
آسمون چرا ؟! امشب بابا هرقدمی بر می داره می کشه آه
شده بی قرار مضطر و زار دائم داره بابا میگه انــّا لِله
پریشونه و هی میگه زهرا زهرا
خدایا یتیمی سخته (۴)
بگو تو سفره ی دختر چی به جز نون و نمک بود
مگه تو لقمه م بابام جون روضه ی غصب فدک بود
روضه ی غصب فدک بود بابا جون
بابا جون چرا می کشی آه تو که فقط درداتو می گفتی به چاه
حال و روز تو روز منو کرده مثه فاطمیِّه تلخ و سیاه
امروزو مسجد نرو جون من بابا
خدایا یتیمی سخته (۴)
میخ درب خونه ی من با علی چه مهربونه
میخه امــّــا نه اونیکه سینه ای رو می سوزونه
سینه ای رو می سوزونه ای خدا
ای خدا ببین که می گیره لباس بابامو که پیشم بمونه
امــّــا میخ در تو مدینه تو سینه می ره و پر از لخته خونه
این یاره و اون دشمن جونمونه
خدایا یتیمی سخته (۴)
کربلا
اگه امشب شب قدره روزیمو اینطور رقم کن
قسمت عاشق مولا دیدن بین الحرم کن
دیدن بین الحرم کن کربلا
کربلا دلم تنگه واسه دیدن گلدسته و گنبد آقا
کاشکی قسمتم بشه بازم بیام بشینم رو به ایوون طلا
ایشالله زائرش بشه هیأت ما
خدایا آقام حسینه (۴)
- پنج شنبه
- 13
- تیر
- 1392
- ساعت
- 8:1
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه