یه دروغ کوچیک آقا***مردم از غم جدائی
من برات کاری نکردم***آقا میدونم کثیفم
اما بازم نمیذاری***بشکنه دل ظریفم
من دلم داره میترکه***کلی حرف مونده دارم
تو خودت بهتر میدونی***که سیاهه روزگارم
من فقط عاشق اینم *** تا بکوبم روی سینم
نه که بد باشه نه ، اما***چرا روتو نمیبینم؟؟
واسه اینه که آقا من*** فراموشم شده مستی
واسه تو اشکی نداریم***یادمون رفته که هستی
این گناهام ببین آقا***اشکم و ازم گرفته
اگه بد حرف میزنم چون***از تو هم حالم گرفته
خواستی من دیوونه باشم***نتونم ازت جداشم
چرا نازمو خریدی؟***آخه من سگ کی باشم؟
تو خودت بشمار آقاجون***چنتا سیلی خوردی از من؟
چنتا سنگ زدم به سمتت***تو که خیلی خوردی از من
آقا بیخیال من شو***من سگ شما نمیشم
من اصلا بهشت نمیخوام***لایق همون آتیشم
دست وبالم و گرفتن***نمتونم مال تو باشم
تو میخوای پرواز و با من***نمی خوام بال تو باشم
بزا تا رک بگم آقا***بعد این همه بهونه
من همش دروغ می گفتم***من نبودم یه دیوونه
من ازت خوشم نمیاد***برو خوش باش توی غربت
واسه من دیگه تموم شد***این سیاهیا و هیئت
مجلس عروسی واسم***بیشتر از هیئت می ارزه
تا یه جا اسم تو میاد***دست و پای من می لرزه
چشم من تورو نمی خواد***وقتی هست ناموس مردم
اونو بیشتر میپسندم***وقتی میکنه تبسم
تو واسم یه شوخی هستی***توی هیئتت میخندم
(((یا زهرا معذرت میخوام بی بی جان)))
بیشتر از دیدنت آقا***فیلم ......... و میپسندم
مطمئن باش که یه روزی***اگه اشکار شه نشونت
اولین نفر منم که***چوب میریزم در خونت
تو فقط نیا عزیزم***اینطوری راحتیم آقا
نه توی دغدغه جنگ***نه توی غربتیم آقا
دو ساعت در طول هفته***نمتونم یار تو باشم
پس چطور میخوای یه روزی***من گرفتار تو باشم
واسم این سیاهیاتم***دیگه حرمتی نداره
توئی و سیصد تا یارت***مهدی غربتی نداره
واسه من فرقی نداره***برو خوش باش یل حیدر
باشه دیدار من و تو***پیش زهرا روز محشر
شاعر : جواد دیندار
- چهارشنبه
- 19
- تیر
- 1392
- ساعت
- 17:28
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
جواد دیندار
ارسال دیدگاه