كاش در شب هاى سردم ,تا دو دل يك مى شد و
در ميان لوح قلبم اسم تو حك مى شد و
أنقدر با چشم تو همراز مى بودم كه تا.
از زمين تا أسمان أيينه كوچك مى شد و
يك طرف درد و جدايي, يك طرف احساس و عشق
كاش از داغ دلم أگاه, اندك مى شد و
يك نفس ارام مى بودم ,سكوت شاعرى
در دل هر قافيه مرگ و رديف ظاهرى
مرگ من در زندگى جاريست ,مثل رود نيل
با خداى باطنم امشب كنار سلسبيل
- پنج شنبه
- 20
- تیر
- 1392
- ساعت
- 7:57
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه