مست می از جام ولاییم ما
شامل الطاف خداییم ما
تا که نسیمی ز تو آرد صبا
منتظر باد صباییم ما
خیمه ی سبزت شده باب المراد
بر در این خیمه، گداییم ما
گر نفس پاک تو بر ما رسد
رایحه ی عقده گشاییم ما
ای لب تو چشمۀ آب بقا
تشنه لب آب بقاییم ما
تا که دعا بهر فرج می کنیم
بنده ی محبوب خداییم ما
تا که ولای تو به دل های ماست
از قفس غصه رهاییم ما
ای همه سرمایۀ ما عشق تو
در غم عشق تو فناییم ما
بر نفس لیل و نهارت قسم
منتظرت صبح و مساییم ما
ای همه خوبی نظری کن به ما
بی کس و بی برگ و نواییم ما
صاحب عزای غم زهرا بیا
سینه زن خیرالنساییم ما
عزت ما اشک غم فاطمه است
شکر خدا اهل بکاییم ما
((ما که به غیر از تو نداریم کس))
((ای شه خوبان تو به فریاد رس))
شاعر : سید مجتبی شجاع
- پنج شنبه
- 20
- تیر
- 1392
- ساعت
- 13:15
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید مجتبی شجاع
ارسال دیدگاه