مرا با انتخابت زنده کردی
از این خوبی مرا شرمنده کردی
میان این همه ما را خریدی
برای مکتب خود بنده کردی
گرفتی دست من با دست گرمت
ز مهر خود دلم آکنده کردی
به تضمین تو شادم تا قیامت
مرا آسوده از آینده کردی
بدون تو ندارم ارزش خاک
تو بودی مرا ارزنده کردی
مرا آماده ی رفتن ندیدی
نگاهی چون بر آن پرونده کردی
فدای لحظه ای که در شلمچه
بروی عاشقانت خنده کردی
شاعر : جواد حیدری
- پنج شنبه
- 20
- تیر
- 1392
- ساعت
- 13:30
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
جواد حیدری
ارسال دیدگاه