باور هیچ کسی نمیشه که با دل اسیر و مضطر
ببینه شاه لافتی رو حتی یه لحظه توی بستر 2
کوچه های کوفه شد دیگه با غصه سهیم
یه گوشه غریبونه شده ذکر هر یتیم
وای بابا 3 بابا
حال دل همه خرابه سینه ز غصه ها کبابه
تموم فکر این یتیما عیادت از ابوترابه 2
ناله های مرتضی دل و کنده ز ریشه
ذکر یا فاطمه از رو لبش قطع نمیشه
وای بابا 3 بابا
بی قراره میون بستر روی لباش شهادتینه
با دیده های پر ز بارون طرف صحبتش حسینه2
میگه میری کربلا به فراز نیزه ها
بین قتلگاه میشی تو ذبیحاً بالقفا
وای یا حسین 3 مولا
شاعر : رضا تاجیک
- شنبه
- 22
- تیر
- 1392
- ساعت
- 18:40
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه