• دوشنبه 3 دی 03


شعر شهادت امام علی(ع) -( از پس پنجره ای شب هنگام )

2631
2

از پس پنجره ای شب هنگام،
زن افسرده ی پیر،چشم بر کوچه ی تنگ دوخته است.
ناشناسی هر شب،کوله باری بر دوش،
 پیش از این می آمد،
یک جهان عاطفه همراهش و دستاری نان،
 کوله باری از مهر،
گویی از عرش تعالی به پرستاری پیران محل می آمد،
 امشب از نیمه گذشت،
 پیر زن منتظر است،
خیره در ظلمت شب،چشم بر کوچه ی تنگ دوخته است.
غافل از اینکه به محراب دعا،
 فرق آن شیر خدا چاک شدست.
صبح آن روز منادی خبر آورد   "علی"،
  حجت حق خدای ازلی،
 ناشناس دل شب،
 سوی رضوان خدا بال گشود.
 ریشه ی نخل عدالت خشکید
ریشه ی نخل عدالت خشکید.

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران