. خدا كند كه بهار رسیدنش برسد
شب تولد چشمان روشنش برسد
چو گرد بر سر راهش نشستهام شب و روز
به این امید كه دستم به دامنش برسد
هزار دست پر از خواهشند و گوش به زنگ
كه آن انارترین روز چیدنش برسد
چه سالها كه در این دشت خوشه چین ماندم
كه دست خالیِ شوقم به خرمنش برسد
بر این مشام و بر این جان چه میشود یا رب
نسیمی از چمنش بویی از تنش برسد
خدای من دل چشم انتظار من تا چند
به دور دست فلك بانگ شیونش برسد
چقدر بر لب این جاده منتظر ماندن
خدا كند كه از آن دور توسنش برسد
شاعر : سعید بیابانکی
- سه شنبه
- 25
- تیر
- 1392
- ساعت
- 17:20
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سعید بیابانکی
ارسال دیدگاه