• شنبه 3 آذر 03


شعر مناجات امام زمان(عج) -( اى كه باشد ز شرف عرش الهى، حرَمت )

1342
2

 اى كه باشد ز شرف عرش الهى، حرَمت
 قاف تا قاف جهان، سايه نشين علَمت
ريزه خوارند همه خلق ز خوان كرمَت
 اى شه كشور جان! جان به لب آمد ز غمت
چه شود بر سر ما رنجه نمايى قدمت؟
اى سلاطين جهان پيش تو كمتر ز خَدم
 بر درت از پى خدمت همه قد كرده علَم
چه سليمان وچه دارا و چه كاووس و چه جم
 هست در سايه لطف تو عرب تا به عجم
آفتاب عرَبت خوانم و ماه عجمت
يوسف از نور تو شد صاحب رخسار صَبيح
بود موسى ز تو، سرگرم مناجات فصيح
فارغ از كشته شدن، شد به وجود تو ذبيح
 زنده مى كرد اگر مرده ز اعجاز، مسيح
تو همانى كه بود زنده مسيحا به دمَت
تا به كى در عقب ابر، نهان باشد مهر؟
 تا كه روشن كنى آفاق، گشا پرده ز چهر
عالمى ريزه خورِ خوانِ عطاى تو ز مهر
 سفره جود تو گسترده شب و روز، سپهر
ماه و خورشيد، دو قُرصند به خوانِ نِعَمَت
روز محشر كه بود خم، قد شمشادىِ خلق
 نيست غير از تو و اجداد تو كس هادىِ خلق
نظر لطف تو گردد سبب شادىِ خلق
 چون نويسى تو، زآتش خطِ آزادىِ خلق
دارم اميد كه «شوقى» نفتد از قلمت!

شاعر : میرزا جواد اصفهانی

  • چهارشنبه
  • 26
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:8
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران