کوفه شده در ماتمت شام غريبان يا علي
چون گيسوي زينب بوَد عالم پريشان يا علي
دردا که همچون فاطمه آرام و مخفي از همه
شب گشت درخاک زمين جسم تو پنهان ياعلي
تو روح قرآني علي، تو شاه مرداني ولي
مردي نديده مثل تو ظلم فراوان يا علي
طفل يتيم بيغذا قوتش شده اشک عزا
امشب صدايت ميزند با چشم گريان يا علي
ديدم به اشک غربتت بنوشته روي تربتت
عمر تو با خون جگر آمد به پايان يا علي
سر بر زمين بگذاشتي اي کاش زهرا داشتي
بودند بالاي سرت عمار و سلمان يا علي
فرقت دو تا شد غم مخور از هم جدا شد غم مخور
با اشک زهرا ميشود زخم تو درمان يا علي
رويت تو از خون لالهگون محراب شد درياي خون
فرق تو از هم باز شد مانند قرآن يا علي
اجر محبتهاي تو شمشير زهرآلوده شد
خون دلت شد از جبين جاري به دامان يا علي
نخلي که با سوز و گداز خواندي کنار آن نماز
امشب ز هجرت ميبرد سر در گريبان يا علي
دل گشته درياي غمت شب خيمه اي از ماتمت
گرديده روز «ميثمت» شام غريبان يا علي
- پنج شنبه
- 3
- مرداد
- 1392
- ساعت
- 7:56
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه