• چهارشنبه 19 اردیبهشت 03


شعر شهادت امام علی(ع) -( سفره دار قديمي ام امشب )

3121
2

 سفره دار قديمي ام امشب
شده ام ميهمان دخترمان
شده سي سال كار من يادِ
سفره ي روزهاي آخرمان
***
سفره دار قديمي ام سي سال
تكه نان و نمك مرا بس بود
جاي نان جاي آب هر افطار
غصه هاي فد مرا بس بود
***
يادِ آن روزها كه تا دم صبح
چادرت عطر و نور مي آورد
گرچه دستت شكسته بود اما
نان گرم از تنور مي آورد
***
گندمي آرد ميشد و بعدش
دسته ي آسياب خوني بود
تا كه آبي به درد ميخوردي
لبه ي ظرفِ آب خوني بود
***
سفره اي پهن ميشد و طفلان
غيره نانِ تو را نمي خوردند
بعد روزي كه پشت در ماندي
كودكانم غذا نميخوردند
***
بعد روزي كه پشت در ماندي
ميشنيدم صداي شيشه ي خُرد
ميشد از لكه هاي پيرُهنت
زخمهاي تو را نديده شمُرد
***
شعله روزي كه پشت در ماندي
حلقه زد معجر تو را سوزاند
زينبم خواست تا كه فضه شود
آتشي دختر تو را سوزاند
***
وقتِ افطار ِ من شده اما
باز هم روضه خوان تو شده ام
بعد سي سال نانِ تازه بپز
سحري ميهمان تو شده ام

  • شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران