علی جانم علی جانم علی جان...
شب قدر وشب دلهای عاشق
ولی بر خون شد آغشته شقایق
گل گلزار قرآن غرقه خون شد
غم قلب فلک از حد فزون شد
شده فُزتُ وَربّ ِ الکعبه ذکرش
فقط دیدار زهرا گشته فکرش
امیر المؤمنین با قلب خسته
رَوَد دیدار ِ آن پهلو شکسته
بُوَد این نوحه ی هر قلب عاشق
علی شد کشته ی جهل خلایق
امان از این همه اندوه و غربت
علی شد کشته ی تزویر و بدعت
علی هست خدا ، دست خدا بود
کجا راهش ز راه ِ حق جدا بود
خوشا آنانکه در راه ولی اند
همیشه یار و سرباز علی اند
علی جان ما اگر چه روسیاهیم
اگر چه اهل عصیان و گناهیم
ولیکن از محبان تو هستیم
غلامان غلامان تو هستیم
رحیم ما ، کریم ما تو هستی
صراط المستقیم ما تو هستی
الا ای لطف تو لطف خدایی
نما این جمع ما را کربلایی
شاعر : حاج امیر عباسی
- دوشنبه
- 7
- مرداد
- 1392
- ساعت
- 11:2
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه