چقدر حرف دلم را به جاده ها بزنم
اجازه هست کمی حرف با شما بزنم؟
اجازه هست کمی درد دل کنم یا نه؟
اجازه هست که قید من و تو را بزنم؟
بنا نبود نیایی، خدا وکیل آقا
چقدر دست به دامان ندبه ها بزنم؟
دلم قرار ندارد خودت که می دانی
چقدر مانده همینطور دست و پا بزنم؟
ببین به جان عزیزت قسم کم آوردم
بعید نیست همین روزها که جا بزنم
اگر دروغ نگویم فقط کمی مانده
رکورد مردم نامرد کوفه را بزنم
خدا کند که بیایی وگرنه از سمتِ
کدام پنجره باید تو را صدا بزنم؟
...
به بازگشت من آقا دگر امیدی نیستش
مگر دوباره سری رو به کربلا بزنم
شاعر : مهدی صفی یاری
- شنبه
- 12
- مرداد
- 1392
- ساعت
- 5:27
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مهدی صفی یاری
باران
منون از درج نام شاعر یکشنبه 2 خرداد 1395ساعت : 05:50