ای سپهر مجد وایمان آفتاب برج دین ماه محراب عبادت سرور اهل یقین
ناخدای کشتی دریای علم و معرفت تشنگان علم را سرچشمه ماءمعین
اصفیا از خوان احسانت سراسر ریزه خوار اولیاء از خرمن فیضت دمادم خوشه چین
جان اهل دل فدایت ای که عمری بوده ای همچو اجداد کرامت صاحب عزم متین
مذهب ما جعفری و دین ما دین نبی فخر ما این بس که باشد مذهب ما این چنین
شیعه می نازد به تو ای قبله اهل وفا وی که باشد خاک کویت کعبه اهل یقین
غرق عصیانم ولی با یک جهان عشق و امید از تو دارم دیده احسان به روز واپسین
جان زهرا مادرت ای شافع روز جزا شو شفیع ما به نزد ذات رب العالمین
گوشه چشمی سوی گوشه نشینان کن زمهر ای فروغ چشم زهرا و امیر المؤمنین
محزن سرّ خدا ومظهر علم و کمال صادق آل نبی و خسرو دنیا ودین
من چه گویم که چه ها کردند از راه ستم بر تو ای علم مجسم دشمنان از جهل و کین
همچو زهرا مادرت کاشانه ات آتش زدند بوده ای چون جد مظلومت علی خانه نشین
زهر منصور دغا شمع وجودت آب کرد سوز و داغت زد شرر به جان ختم المرسلین
گوشه چشمی به سوی حافظی کن خسروا
زآن باشدبر سر کویت غلام کمترین
- پنج شنبه
- 17
- مرداد
- 1392
- ساعت
- 5:44
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه