کبوتر دلامون ، میزنه پر سوی بقیع
فضای قلبامون شد ، پُر ِ عطر و بوی بقیع
به زودی زود ، با شرر و سوز سینه
ایشالا بشه ، همگی بریم مدینه
که آرزوی دل عاشقا همینه
منم گدای ائمه ی بقیع جان به فدای ائمه ی بقیع
******
دل اهل ارض و سما ، میسوزه با یاد بقیع
واقعاً قلب عاشقا ، میسوزه با یاد بقیع
غم مدینه ، آتیشِ دل ولایت
شبا تو بقیع ، با ماتم بی نهایت
امام ِ زمان میره برای زیارت
گرید برای ائمه ی بقیع جان به فدای ائمه ی بقیع
******
قصه ی غم میخونه ، غربت چشمای ترش
میره صاحبَ الزّمان ، کنار قبر مادرش
میگه مادرم ، به فدای قلب خستت
به قربون اون ، دل ِ به عزا نشستت
فدای تو و ، دست و بازوی شکستت
اینه عزای ائمه ی بقیع جان به فدای ائمه ی بقیع
شاعر : حاج امیر عباسی
- سه شنبه
- 22
- مرداد
- 1392
- ساعت
- 15:14
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه