بازآ كه دل هنوز به یاد تو دلبراست
جان از دریچه نظرم چشم بر در است
بازآ دگر كه سایه دیوار انتظار
سوزنده تر ز تابشخورشید محشر است
بازآ كه باز مردم چشمم ز دردهجر
در موج خیز اشك چو كشتی شناور است
بازآ كه از فراق تو ای غایب از نظر
دامن ز خون دیدهچو دریای گوهر است
ای صبح مهر بخش دل از مشرقامید
بنمای رخ كه طالعم از شب سیه تراست
زد نقش مهر روی تو بر دل چنان كهاشك
آئینه دار چهره ات ای ماه منظر است
ای رفته از برابر یاران" مشفقت"
رویت به هر چه مینگرم در برابر است
- سه شنبه
- 29
- مرداد
- 1392
- ساعت
- 6:42
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه