مرا به خانه دل مهر ماه سیماییست
که دلبر رخ آن ماه خال زیباییست
خیال خال تو از خاطرم بدر نرود
چرا که خاطر مجنون همیشه لیلاییست
پیاله گیرم و میخانه را به هم ریزم
که روزگار جنون است و دور شیداییست
اگر ز ملک دو عالم کناره میگیرم
حدیث وسعت جان است و بیم کم جاییست
قبای کوته دنیا اگر به بر نکنم
خدای داند و بس از بلند بالاییست
گهی به گریه، گاهی به وجد و گاه به نشاط
بیا بیا و ببین کار ما تماشاییست
دو چشم مست و سیاهت مرا نیامرزد
به غیر زلف سیاهت گرم تمنا ییست
فدای روی تو ای یوسف زمانه بیا
که در فراق تو هر گوشه ای زلیخاییست...
- چهارشنبه
- 30
- مرداد
- 1392
- ساعت
- 12:54
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه