ساعت 5 شد اما
خبری نیست ز تو
ماهیم مست شد اما
خبری نیست ز تو
جان من بر لب تُنگ آمدو اما
خبری نیست ز تو
شب بارانی من طی شدو اما
خبری نیست ز تو
تا به کی عاشق آهوی تو مانم؟
آهوان مرگ شدندو
خبری نیست ز تو
چون درختم به سرِ کوچۀ عشق
باغبان آمدو اما
خبری نیست ز تو
بخدا قلب شکست و
عمرِ من طی شدو اما...
- دوشنبه
- 10
- مرداد
- 1390
- ساعت
- 21:37
- نوشته شده توسط
- محب(کلب آستان علی)
ارسال دیدگاه