جز آسمان چشمتان جایی ندارم
خود را به دست مهربانت می سپارم
شاید، ولی، اما، ندارد، عشق یعنی
باید به عرش زیر پایت سر گذارم
تا كه سر ما بین سرها در بیارد
باید دلم را در مسیر تو بكارم
من با قنوت اشك هایت زنده هستم
وقتی كه دائم دردی از جنس تو دارم
بخت بلند چشم هایم هست اینكه
هر روز بر تنهایی چشمت ببارم
ای دل خوشیِ روزهای هفته آقا
تا جمعه، من زخمی ترین ساعت شمارم
در انزوای تلخ شنبه می نویسم
این جمعه هم جمعه نشد، در انتظارم
شاعر : حسن کردی
- چهارشنبه
- 30
- مرداد
- 1392
- ساعت
- 16:42
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حسن کردی
ارسال دیدگاه