• سه شنبه 15 آبان 03


غزلی برای امام زمان (عج)

1021
1

به خوابم خوب می دانم تو را پیدا کنم یک شب
و خود را فارغ از بحبوحه ی فردا کنم یک شب
 
قدم بگذار بر چشمم که هر گامی که بگذاری
فدایت از سر تعظیم سر تا پا کنم یک شب
 
کم از زلف تو کی گردد ز احسان گر که بگذاری
که زیر سایه ی زلفت دلم را جا کنم یک شب
سر عهد تو تا روز قیامت نیز می مانم
تو رو بگشای تا من توبه از تقوا کنم یک شب
 
به امید رخت هر شام چشم خویش می بندم
ولی حتی نشد چشمم به رویت وا کنم یک شب
 
به پایش بذل جان دارم اگر بختم دهد دستی
که از توفیق ، سر با یوسف زهرا کنم یک شب
 
نیارد گر صبا بویی ، از آن پیراهنم آخر
سر بازار چشمِ خون فشان کالا کنم یک شب
 
امین از کف مده صبرت که روزی نیز می آید
که صدها بغض در یک گفتگو معنا کنم یک شب
 
شاعر : امین مقامی

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 18:41
  • نوشته شده توسط
  • امین مقامی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران