مادر بیا به دادم برس
آتش زده شد ای دل بر خانه ی من / شد همچو سرای فاطمه کاشانه ی من
از بس که در این مدینه غربت غوطه ور است / جایی نرسد نوای غریبانه ی من
دست بسته میان کوچه روان / پا برهنه دلم پر از غم فغان
پیر خسته شکستگی من عیان وااای
گرچه بیمار پیر قد خمیده ام / کوچه ها را شبانه من دویده ام
در مدینه چه ها که من کشیده ام وااای
مادر بیا به دادم برس
از موی سپید من ندارن شرم حیا / این دشمن دین مرا برد آخر به کجا
در آتش دود، خانه ی خود می شنوم / آوای حزین گریه های فاطمه را
همچو حیدر کشان کشان به سوی غم / همچو زهرا میان دود آتشم
ای مدینه ببین دوباره این ستم وااای
دست پایم تهی ز قدرت توان / پیر مردم مرا نبر دوان دوان
خاطرات علی دوباره شد عیان وااای
مادر بیا به دادم برس
از آتش غم نوای زهرا می شنوم / گویا که فشار میخ در را می شنوم
از کوچه و از طناب بر دسته بسته شده / فریاد غم علی تنها می شنوم
یاد یاس کبود یاس پرپرم / یاد تنهایی عزای حیدرم
یاد آن قامت کمان مادرم وااای
یاد آن دست بازوی شکسته ام / یاد درد علی دست بسته ام
یاد آن زینب منون خسته ام وااای
مادر بیا به دادم برس
مداح:مهدی اکبری
- سه شنبه
- 5
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 4:11
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه